تیشرت ورزشی فوتبال

در این وبلاگ درباره تیشرت ورزشی صحبت میکنیم

تیشرت ورزشی فوتبال

در این وبلاگ درباره تیشرت ورزشی صحبت میکنیم

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بر اساس آماری که به تازگی منتشر شده است، 20 باشگاه در فوتبال دنیا که بیشترین میزان فروش پیراهن را داشتند مشخص شدند.

به‌ گزارش ‌ایسنا ‌و ‌به نقل از آس، منچستریونایتد فاتح رقابت برای فروش پیراهن‌ شد. شیاطین سرخ در بخش فروش، فصل فوق‌العاده‌ای را پشت سر گذاشتند. طبق آمار PR مارکتینگ که فروش پیراهن‌ها را از فصل 13 – 2012 تا 16 – 2015 بررسی می‌کند، شیاطین سرخ سالیانه یک میلیون و 750 هزار عدد پیراهن می‌فروشند.

قدرت یونایتد در فروش پیراهن با رئال‌ مادرید قابل مقایسه است. این تیم در کمتر از یک سال، 100 هزار پیراهن می فروشد و این رقم در  یک سال، به یک میلیون و 650 هزار پیراهن  می رسد. پس از این دو تیم، بارسلونا با یک میلیون و 278 هزار قرار دارد.

بایرن مونیخ در جایگاه چهارم است. تیم آلمانی سالانه بیش از یک میلیون و دویست هزار پیراهن می‌فروشد. بعد از این تیم باواریی، سه تیم قرار دارند که فروش‌شان 800 هزار تایی است. سه تیم انگلیسی چلسی 899 هزار، لیورپول 852 هزار و آرسنال 835 هزار جزو این دسته هستند.

پایین‌تر از این سه تیم،  پاری ‌سن‌ ژرمن با 526 هزار قرار دارد. تیم فرانسوی آخرین باشگاهی است که بیش از نیم میلیون فروش دارد. در نهایت و در پایین این جدول 20 تایی، اتلتیکومادرید با فروش 173 هزار پیراهن قرار دارد.

در ادامه به جدول فروش 20 تیم اشاره می‌شود.


منبع:خبرگزاری ایسنا

  • محمدشریف ملا
  • ۰
  • ۰

به گزارش خبرگزاری تسنیم، تیم «سنتناریو دِنئوکن» آرژانتین با رونمایی از پیراهن جدیدش برای بازی در سال 2017، از افزایش 50 درصدی تعداد اسپانسرهای پیراهن این تیم نسبت به سال گذشته خبر داد.

بازیکنان این تیم که در دسته پنجم فوتبال آرژانتین حضور دارد، فصل گذشته پیراهنی به تن می‌کردند که روی آن 34 نشان و لوگوی تبلیغاتی دیده می‌شد اما مسئولان این باشگاه برای افزایش درآمدشان در سال جدید تصمیم به همکاری با تعداد بیشتری از حامیان مالی گرفته‌اند به طوری که روی پیراهن جدیدشان نام و نشان 50 اسپانسر درج شده است.

به این ترتیب تیم سنتناریو دِنئوکن در کتاب رکوردهای گینس نام خود را به عنوان تیمی ثبت کرد که پیراهنش دارای بیشتری نشان تجاری و تبلیغاتی است که همه قسمت‌های این پیراهن حتی سرشانه و سر آستین‌ها را پوشانده و فضای کمی را برای درج نشان باشگاه و نام بازیکنان باقی گذاشته است.

گوستاوو گومس، رئیس باشگاه سنتناریو دِنئوکن در گفت و گو با نشریه محلی ال ام نئوکن با اعلام اینکه محل درج هر یک از نشان‌های تبلیغاتی روی پیراهن این باشگاه به میزان حمایت مالی آن شرکت یا موسسه از تیم بستگی دارد، اظهار داشت: هر یک از اسپانسرهای ما به اندازه توانش حمایت مالی می‌کند و بر همین اساس نیز ما بهترین بخش از پیراهن خود را دراختیار آن قرار می‌دهیم. برخی از این اسپانسرها هم از ما حمایت مالی نمی‌کنند و پولی نمی‌دهند. به عنوان مثال یکی از اسپانسرهای ما تولید کننده موتورهای چهار چرخ (کواد) است که به ما برای رفتن به سطح شهر و فروش بلیت بخت آزمایی کمک می‌کند.

منبع:سایت تسنیم

  • محمدشریف ملا
  • ۰
  • ۰

وقتی برای چند ساعت توی خیابونها قدم میزنید.وقتی برای چند دقیقه تلویزیون تماشا میکنید.یا وقتی برای چند لحظه روزنامه ها را ورق میزنید محاله چشمتون به چند تبلیغ تجاری نخوره .

تبلیغات تجاری حالا همه ی زندگی ما را اشغال کردند،محصولاتی که برای فروش بیشتر رقابتی نفس گیر با هم دارند.و از هر راهی استفاده میکنند تا تبلیغ محصولشان را به شما برسونند .

بیلبورهای توی خیابون،ارسال پیامها روی تلفن همراه شما ،نصب آگهی روی در کارخونه ها و هزار راه دیگه توی سالهای اخیر.اما شرکت های تجاری یک فرمول تازه برای تبلیغات تجاری پیدا کرده اند .

یک راه پرخرج اما مطمئن .اونها سراغ آدم های مشهور ومحبوب میرند. قرار داد میبندند و تبلیغ محصولشون را به اونها میسپارند .

اگر قرار بود توی جام جهانی به جای بازیکنها اسپانسر ها شون توی زمین حاضر میشدند هر بازی یه مسابقه بین چند تیغ ریش تراش، چند بطری نوشابه انرژی زا ،چند گوشی موبایل و تعدادی فنجون قهوه تبدیل میشد.

 جام جهانی نمایشگاه بازیکن هایی بود که بخش مهمی از درآمد شون را نه از بازی شون توی زمین مسابقه که از روی بیلبوردهای تجاری بدست می آورند .

نیمار برزیلی با 16 اسپانسر در رتبه اوله. اون سالانه 40 میلیون دلار سالانه درآمد از راه تبلیغات داره ، و خطوط هوایی گلد، مک دونالد، ژیلیت و رد بول بخشی از اسپانسر هاش اند. 

نفر بعدی رونالدوی پرتغالیه .کسی که یک قرار داد مادام العمر با نایک داره و درآمد بالاش را مدیون تعداد بالای دنبال کننده ش توی دنیای مجازیه. صفخات اینترنتی رونالدو در مجموع 320 میلیون دنبال کننده داره و هر پستی در صفحه ش چیزی حدود 1.5 میلیون دلار سود نصیب اسپانسر ها میکنه .

مسی درست مثل رونالدو یک قرارداد مادام العمر با شرکت آدیداس بسته  قراردادی که 20 میلیون دلار ارزش داره .شرکت هوواوی و پپسی دو تا دیگر از  اسپانسر های مشهور ستاره آرژانتینی اند. 

بعد از مسی باید دنبال زوجش در خط حمله بارسلونا یعنی لویی سوارز برویم. کسی که بدیلی گاز گرفتنش در جام جهانی 2010 بخشی از محبوبیتش را نزد اسپانسر ها از دست داد. اما درخشش در بارسلونا اسپانسر هایی مثل کونامی را دوباره به سراغش آورد. 

بعد از درخشش فرانسه در جام جهانی و جام ملت های اروپا آنتوان گریزمان به گرینه ای جذاب برای اسپانسر ها تبدیل شد .یکی از حامیان مالی گریزمان یک برند تولید کننده ساعت های لوکس بنام  اچ وا تی هست.  

توی فهرست بازیکنانی که اسپانسر های قدرتمندی دارند نام یک انگلیسی هم دیده میشه. هری کین مهاجم جذاب بریتانیایی سه اسپانسر بزرگ داره که برند مشهور هوکو باس یکی از اونهاست .درآمد کین از این اسپانسر ها چیزی در حدود 750 هزار دلار برآورد شده.


منبع:کانال آپارات فوتبالیسم

  • محمدشریف ملا
  • ۰
  • ۰

هر کس که فوتبال را دوست داره یکبار پیراهن تیم محبوبش را خریده یا حداقل به خریدنش فکر کرده.ما هیچ وقت روی چمن ورزشگاههای بزرگ دنیا پا نگذاشتیم اما میخواستیم هنگام فوتبال بازی کردن توی زمین های خاکی یا سالن های کوچک پیراهن ستاره مورد علاقه مون را بپوشیم.

 اصل اول در خریدن این لباس ها این بود که به پیراهن های اصلی شبیه باشه ،جنس و کیفیت لباس مهم نبود. مهم این بود که یک کپی بی نقص از همون پیراهنی باشه که از پشت قاب تلویزیون به تن ستاره ها میدیدیم.

 یکی از چیزهایی که میتونست پیراهن های ما را  به لباس اصلی شبیه کنه آرم تبلیغاتی روی پیراهن بود .مهم نبود که این کلمات اسم یک شرکت تجاری خارجیه.  فقط این مهم این بود که ما را به بازیکنان بزرگ شبیه تر کنه.

 ملاک ما برای انتخاب پیرهن های تیممون از پشت ویترین شباهت لوگوی تبلیغاتی روی پیراهن، با لباسی بود که توی تلویزیون دیده بودیم.سرکله حامیان مالی واسپانسر ها از دهه هشتاد روی پیراهن ها تیم های فوتبال پیدا شد.

 حالا دیگه باشگاهها فقط یک مرکز ورزشی نبودند ،اونها به یه بنگاه تبلیغاتی تبدیل شده بودند و لباسهاشون شبیه یه شرکت برای معرفی خودشون بود.

 بعضی از نماد های تجاری آنقدر خاطره انگیز شدن که برای همیشه توی ذهن هواداران تیم ها موندند. آرم هایی که تو جشن ها وشکست ها توی اشک ها و لبخند ها کنار تیم و بخشی از خانواده باشگاه بودند.

 لوگوها ارزششون را نه از کیفیت  محصول شرکت ،بلکه از خاطره هایی میگرفتند که برای طرفداران یک تیم میساختند. برای طرفداران رئال مادرید تکا همون لوگوی خاطره سازه .

آرم یک شرکت تولید کننده وسایل آشپزخانه و حمام که توی چند تا از مهم ترین قاب های زندگی هر رئالی روی پیراهن کهکشانی ها جا خوش کرده .حالا مردم آرم شرکت تکا را توی سه جا به یاد می آرند آشپزخونه ،حمام و روی سکوی قهرمانی تورنمت های مهم فوتبال .

برای طرفداران اینتر اون لوگوی خاطره ساز پیرلیه. یک شرکت تولید تایر و لاستیک که بیشتر از اون که  به خاطر لاستیک هاش معروف باشه به خاطر کشیدگی حرف پی روی پیراهن تیم اینتر مشهوره.

 بعضی از لوگوهای تجاری به خاطر پوشیده شدنشون توسط  بازیکنان بزرگ مشهورند. مثل برون ایر توی نیوکاسل که وقتی آلن شیرر در سال 1996 به این باشگاه برگشت به تن این اسطوره رفت .

 یا مثل لوگوی مارس روی پیراهن ناپولی که تا قبل از اون به خاطر تولید شکلات کرم کارامل مشهور بود و بعد از آن به خاطر اینکه روی پیراهنی  نقش بست که مارادونای افسانه ای اون را میپوشید.

 مارادونا حتی اگر به جای لوگوی یک شرکت شکلات سازی لوگوی یک شرکت تولید کننده زهر هم میپوشید اون زهر ها به نظر شیرین میومد.

 بعضی از اسپانسر ها خاص بودند مثل آرم شرکت بازی سازی نین تندو روی لباس فیورنتینا .لوگویی که سال 1997 زمانی که باتوستوتا به این تیم اومد روی پیراهن هاشون قرار گرفت.

 بعضی دیگه از نشان های تجاری یادآور خاطره یک تیم خاطره ساز هستند. مثل لوگوی سگا روی پیراهن آرسنال شکست ناپذیر آرسن ونگر یا لوگوی شارپ روی پیراهن نسل طلایی منچستر بین سالهاسی 1990 تا 2000 .برای کسی مهم نبود که شارپ عنوان چه شرکتیه .چیزی که مهم بود این بود که این پیراهن را دیوید بکهام میپوشیشد. 

 یا لوگوی دکتر مارپلز روی پیراهن وستهم.وستهمی که پدیده ی لیگ برتر شد وستاره هایی مثل  لمبارد و جو کول را به دنیا معرفی کرد .یا مثل لوگوی کارلس برگ روی پیراهن لیورپول که نسل به نسل و ستاره به ستاره چهره های خاطره ساز زیادی اون را به تن کردند .

امروزها شرکت هواپیمایی امارات اسپانسر بزرگ و مشهور دنیای فوتباله که لوگوی تجاری ش روی پیراهن های تیم های زیادی  دیده میشه .لوگو ها ارزششون را از خاطره هایی میگیرند که برای هوادارهای یک تیم میسازند نه از پولی که صاحبان اون شرکت تجاری دارند.

 امید ها و آرزوهای سرمایه دارهای عرب مثل پروازهای شرکت هواپیماییشون بلنده اما معلوم نیست عمر اونها هم توی دنیای فوتبال هم همین قدر بلند باشه.


منبع:کانال آپارات فوتبالیسم

  • محمدشریف ملا
  • ۰
  • ۰

ماجرای آقای الف
ظاهرشون با هم تفاوت زیادی نداره،مردانی که کنار زمین می ایستند و هرس میخورند. اما وقتی تو مغزشون میری هیچ شباهتی با هم ندارند .
آقای الف وقتی یکی از تیم های لیگ به بن بست میخوره حواسش هست که تلفن همراهش روشن و در دسترس باشه .چون میدونه مدیر باشگاه به زودی باهاش تماس میگیره و بهش پیشنهاد مربیگری میده.
آقای الف فیلم بازیهای قبلی را میبینه،نقاط ضعف بازیکنان را پیدا میکنه و تمرین هاش را بر اساس اون نقاط ضعف طراحی میکنه.آقای الف یک آچار فرانسه است.وقتی روی نیمکت قرار میگیره اوضاع را کمی بهتر میکنه و بابت عملکرد خوبش دستمزد میگیره  و با چند بازی ضعیف هم اخراج میشه و دوباره تلفن همراش را خاموش میکنه.
ماجرای آقای ب 
آقای ب برای تیم برنامه های بلند مدت طراحی میکنه .اهدافی داره که برای رسیدن بهشون چند سال زمان نیاز داره. آقای ب از یک فلسفه مشخص تبعیت میکنه. آچار فرانسه نیست و برای اینکه باهاش نتیجه بگیری صبر لازم داره. باشگاههای زیادی سراغ آقای ب نمی اند چون معمولا باشگاهها به فلسفه اعتقاد ندارند.
 فیلسوف های فوتبال اینها نیستند فیلسوف های فوتبال کسانی شبیه به آقای ب هستند. تیم های بزرگ فوتبال فلسفه ای دارند که توی سالهای طولانی هیچ وقت تغییر نمیکنه .اونها به مربیان کوتاه مدت و مقطعی مانند آقای الف اعتقاد ندارند برای همین سراغ مربیانی میروند که توانایی هر بازیکن را بشناسد و بر اساس اون یک برنامه بلند مدت طراحی کنه.برای آکادمی های فلسفه دار آقای ب یه مربی ایده آله.

 
آژاکس آمستردام 

فیلسوف اصلی فوتبال اما آژاکس آمستردامه .فلسفه آژاکس پاس کاری روان، سرعت بالای پرس و کشوندن بازی به زمین حریفه. اونها ساختن یه بازیکن را از سن پایین شروع میکنند تا نتیجه این آموزش ها توی سن درستی خودش را نشون بده. این یعنی دور نمای طولانی ،یعنی چیزی که آقای ب داشت اما آقای الف نداشت .
مارکو فان باستن ،روت گولیت و فرانک ریکارد سه بازیکنی هستند که با فلسفه آژاکس بزرگ شدند و بعد ها ستون فقرات آث میلان رویایی دهه 90 را ساختند.
تیم های زیادی در دنیا از فلسفه آژاکس پیروی میکنند که بارسلونا مشهورترین آنهاست. برای فهمیدن فلسفه آژاکس کافیه به داستان دنیس برکمپ دقت کنید.
 شما هیچ وقت برکمپ اینتر میلان را دوست نداشتید اما عاشق برکمپ آرسنال شدید.توانایی فنی برکمپ هیچ وقت فرقی نکرد اما چیزی که عوض شد فلسفه تیم ها بود.توی آکادمی آژاکس به برکمپ حمله را یاد میدادند و اینتری ها عاشق دفاع بودند.برکمپ توی اینترمیلان همون برکمپ آرسنال بود فقط با این تفاوت که توی انگلیس بهش اجازه دادند به فلسفه خودش یعنی حمله آژاکسی پایبند بمونه.


  • محمدشریف ملا